بدین ترتیب موجود زنده با کسب بدن زمخت دیگر، از نوع بخصوصی گوش ، چشم ، زبان ، بینی و حس لامسه برخوردار می گردد که به دور ذهن جمع شده اند. بدین سان او از مجموعه خاصی از اشیای جلب کننده حواس لذت می برد.
بدین ترتیب موجود زنده با کسب بدن زمخت دیگر، از نوع بخصوصی گوش ، چشم ، زبان ، بینی و حس لامسه برخوردار می گردد که به دور ذهن جمع شده اند. بدین سان او از مجموعه خاصی از اشیای جلب کننده حواس لذت می برد.

-همان گونه كه هوا بو و رايحه را با خود حمل می كند، موجود زنده نيز در دنيای مادی ، تصورات و ادراكات مختلفش را درباره زندگی ، با خود از بدنی به بدن ديگر می برد. و بدين ترتيب زندگی پس از زندگی در بدنهای پياپی قرار می گيرد.
-بدين ترتيب موجود زنده با كسب بدن زمخت ديگر، از نوع بخصوصی گوش ، چشم ، زبان ، بينی و حس لامسه برخوردار می گردد كه به دور ذهن جمع شده اند. بدين سان او از مجموعه خاصی از اشيای جلب كننده حواس لذت می برد.
-ابلهان نمی توانند درك نمايند كه چگونه موجود زنده بدنش را ترك می كند و يا اينكه تحت افسون گونه های طبيعت ، از چه نوع بدنی بهره مند می گردد. ليكن كسی كه آموزش ديده و چشمانش مسلّح به دانش شده است می تواند همه اينها را مشاهده كند.
-حق جويان كوشا كه در خودشناسی قرار گرفته اند، می توانند همه اين حقايق را به وضوح ببينند . اما آنان كه ذهنشان تكامل نيافته و در خودشناسی واقع نشده اند، به رغم سعی و كوشش خود نمی توانند حقيقت امر را رؤيت كنند.
-شكوه و درخشش خورشيد كه تاريكی و ظلمت كل اين جهان را مرتفع می سازد از من است ، همين طور شكوه و درخشش ماه و آتش.

ابلهان نمی توانند درک نمایند که چگونه موجود زنده بدنش را ترک می کند و یا اینکه تحت افسون گونه های طبیعت ، از چه نوع بدنی بهره مند می گردد.
ابلهان نمی توانند درک نمایند که چگونه موجود زنده بدنش را ترک می کند و یا اینکه تحت افسون گونه های طبیعت ، از چه نوع بدنی بهره مند می گردد.

-من وارد هر يك از سيارات می شوم و با نيروی خود آنها را در مدارشان نگاه می دارم . من ماه می شوم و به موجب آن عصاره و شهد حيات را برای سبزيجات فراهم می آورم .
-در بدن كلیه موجودات زنده ، من آتش هضم كننده ام و از طريق پيوستن به هوای درون رونده و بيرون رونده زندگی است كه هضم چهار نوع خوراك را ميسر می سازم .
-من در قلب همه قرار دارم و از من به ياد آوردن ، دانش و فراموشی حاصل می شود . هدف تمام وداها شناخت من است . براستی كه من گردآورنده ودانتا و داننده وداها هستم .
-دو دسته موجود وجود دارد: خطاپذير و خطاناپذير . در دنيای مادی همه خطاپذيرند در حالی كه در دنيای روحانی ، گفته می شود كه همه خطاناپذيرند.
-بجز اين دو، شخصيت حی اعلی ، روح متعال ، يعنی خداوند جاودان وجود دارد كه وارد سه جهان می گردد و آنها را حفظ می نمايد.
-چون متعال و در ورای موجودات خطاپذير و خطاناپذيرم ، و چون من بزرگترين هستم ، هم در جهان و هم در وداها به عنوان آن شخص متعال تجليل و ستايش می شوم .
-ای پسر بهاراتا، هر كس كه مرا بدون هيچ شكی به عنوان شخصيت متعال خداوند بشناسد، دانای همه چيز است. و بدين سبب است كه او وجود خود را نثار خدمت عابدانه كامل به من می كند.
-ای مبری از گناه ، چيزی كه هم اكنون برايت آشكار كردم محرمانه ترين بخش متون مقدس ودايی است . كسی كه آن را درك نمايد خردمند می شود و تلاشهايش منجر به كمال خواهد شد.