هرچند تو یگانه ای ، اما در سراسر آسمان ، سیارات و فضای بین آنها گسترده شده ای .
هرچند تو یگانه ای ، اما در سراسر آسمان ، سیارات و فضای بین آنها گسترده شده ای .

-ای خداوند جهان ، ای شكل جهانی ، من در كالبد جهانيت بازوان ، شكمها، دهانها و چشمهای بسيار بسيار زيادی را كه به طور نامحدودی در همه جا بسط يافته اند می بينم . من در تو هيچ گونه پايان ، ميانه و آغازی مشاهده نمی كنم .
-تابش خيره كننده سيمای تو كه همچون آتش سوزان يا پرتو بی كران خورشيد از هر سو می درخشد، ديدن آن را مشكل می سازد. با وجود اين ، من اين شكل نورانی را كه با تاجها، گرزها، و صفحه های مدور گوناگونی آراسته شده است ، در همه جا ميبينم .
-هدف ازلی و متعال ، تو هستی . قرارگاه و مأوای كل اين عالم ، تو هستی . حافظ دين ابدی و شخصيت الهی و پايان ناپذير و كهن ترين ، همانا تو هستی. اين است نظر من .
-تو آن منشأ و مبدايی هستی كه آغاز، ميانه و پايان ندارد . شكوه و عظمت تو لايتناهی است . تو بازوان بی شماری داری ، و خورشيد و ماه چشمان تو هستند . من تو را با آتش سوزانی كه از دهانت زبانه می كشد و با درخشندگی و تشعشعی كه تمامی اين جهان را گرم ميكند رؤيت می كنم .
-هرچند تو يگانه ای ، اما در سراسر آسمان ، سيارات و فضای بين آنها گسترده شده ای . ای خدای بزرگ ، از ديدار شكل هولناك و شگفت تو، تمام نظامهای سيار های دچار آشفتگی شده اند.
-تمامی فرشتگان در مقابلت سر تسليم فرود می آورند و به درون تو داخل می شوند . برخی كه بسيار هراسان و بيمناكند، با دستانی بر هم قرار گرفته به تو دعا می كنند . تعداد بسيار زيادی از حكمای بزرگ و موجودات به كمال رسيده ، با فرياد برآوردن [صلح و آرامش كل !] و خواندن سرودهای ودايی به درگاه تو در حال نيايش اند.
-كليه تجليات مختلف خداوندگار شيوا، آديتياها، واسوها، سادهياها، ويشو دِواها، دو آشوين ، ماروتها، اجداد و نياكان ، گاندهارواها، ياكشاها، آسوراها و تمام فرشتگان به كمال رسيده با حيرت مشغول نگريستن به تو هستند.
-ای مسلّح بزرگ ، تمام سيارات با فرشتگانشان با ديدن شكل عظيم تو با صورتها، چشمان ، بازوان ، رانها، پاها، شكمهای بسيار و دندانهای هولناك بيشمار به تشويش افتاد هاند و من نيز همچون آنان آشفته و پريشان گشت هام .
-ای ويشنوی همه جا گسترده ، ديدن تو با انواع رنگهای تابناكی كه آسمان را فرا گرفته ، دهانهای گشوده ات ، و چشمان بسيار درخشانت ، ذهن مرا از ترس مضطرب كرده است. من ديگر قادر نيستم تعادل و آرامش ذهنم را حفظ كنم .
-ای خدای خداوندگاران ، ای پناه جهانها، تمنا دارم نسبت به من پرلطف باش . بدين سان با ديدن صورتهای مرگبار و شعله ور تو و دندانهای هراسناكت نمی توانم توازنم را حفظ نمايم . من از هر جهت متحير گشته ام .