انسان باید، با ایمان و عزم راسخ و بدون انحراف از مسیر، به تمرین یوگا بپردازد . و بدون استثناء تمام خواسته های مادی را که از پندارهای ذهنی پدید می آید رها سازد و بدین سان کلیه حواس را از تمام جهات به وسیله ذهن مهار نماید.
انسان باید، با ایمان و عزم راسخ و بدون انحراف از مسیر، به تمرین یوگا بپردازد . و بدون استثناء تمام خواسته های مادی را که از پندارهای ذهنی پدید می آید رها سازد و بدین سان کلیه حواس را از تمام جهات به وسیله ذهن مهار نماید.

-ذهن انسان در مرحله كمال كه جذبه يا سامادهی خوانده می شود، از طريق تمرين يوگا كاملا از فعاليتهای مادی منفك می گردد. اين مرحله كمال زمانی فرا میرسد كه شخص قادر گردد ذات را از طريق ذهن پاك ببيند و لذت و شادمانی را در آن بيابد . انسان در چنين حالت پر سروری ، از طريق حواس روحانی (حواس پاك شده )خود به خوشبختی روحانی بيكرانی دست می يابد. روح با نيل به چنين كمالی متوجه می گردد كه دستاوردی گرانبهاتر از آن وجود ندارد و ديگر هيچگاه از حقيقت دور نمی شود و به صورت تزلزل ناپذيری ، حتی در سخت ترين مشكلات ، در آن استوار می ماند. اين است رهايی حقيقی از تمامی رنجهای زاييده شده از تماس با نيروی مادی .
-انسان بايد، با ايمان و عزم راسخ و بدون انحراف از مسير، به تمرين يوگا بپردازد . و بدون استثناء تمام خواسته های مادی را كه از پندارهای ذهنی پديد می آيد رها سازد و بدين سان كليه حواس را از تمام جهات به وسيله ذهن مهار نمايد.
-انسان بايد به تدريج و قدم به قدم با شعوری كه از اعتقاد و اطمينان كامل نشأت گرفته است درجذبه قرار گيرد و بدين سان ذهن بايد تنها بر ذات متمركز گردد و به هيچ چيز ديگر نينديشد.
-انسان بايد حتماً ذهن را از هر كجا كه به علت طبيعت لرزان و بی ثباتش در آن سرگردان پرسه می زند بازپس كشاند و آن را تحت كنترل ذات قرار دهد.
-آن يوگی كه ذهنش بر من متمركز است ، مسلماً به بالاترين كمال شعف روحانی دست می يابد. او در ورای گونه شهوت قرار گرفته و به شناخت هويت يكسان خود – از نظر كيفی – با متعال نائل آمده و در نتيجه از تمام واكنشهای اعمال گذشته رها شده است.
-بدين سان يوگی حكمران بر نفس ، كه دائماً به تمرين يوگا مشغول است ، از تمام آلودگيهای مادی رها می گردد و به بالاترين مرحله كمال خوشبختی در خدمت عاشقانه روحانی به خداوند دست می يابد.
-يوگی حقيقی مرا در همه موجودات ميبيند و همه موجودات را نيز در من ميبيند . در حقيقت شخص خودشناخته مرا، همان خداوند متعال را، در همه جا مشاهده می نمايد.
-من هيچگاه برای كسی كه مرا در همه جا می بيند و همه چيز را در من می بيند گم نيستم ، همان گونه كه او نيز هيچگاه برای من گم نيست.
-چنين يوگيی كه مشغول خدمت پرستش گونه به روح متعال است ، با پی بردن به اينكه من و روح متعال يكی و واحد هستيم ، همواره در تمام شرايط، در من مأوا می گزيند.
-ای آرجونا، يوگی كامل كسی است كه در مقايسه با ذات خويش ، برابری حقيقی همه موجودات را چه در رنج و چه در شادی آنها مشاهده می كند.
-آرجونا گفت : ای مادهوسودانا، روش يوگايی كه برايم به اختصار بيان كرده ای غير عملی و تحمل ناپذير به نظر می آيد، زيرا ذهن بی قرار و بی ثبات است .