برای آن كس كه بر ذهن غلبه يافته ، ذهن بهترين دوست است ؛ ليكن برای آن كس كه در اين مهم ناموفق بوده است ، ذهن بزرگترين دشمن خواهد بود. آن كس كه بر ذهن غلبه يافته ، از آنجا كه به آرامش و آسودگی نائل آمده ، به روح متعال نيز رسيده است . برای چنين شخصی شادی و رنج ، گرما و سرما، احترام و اهانت ، همگی يكسان است .
برای آن كس كه بر ذهن غلبه يافته ، ذهن بهترين دوست است ؛ ليكن برای آن كس كه در اين مهم ناموفق بوده است ، ذهن بزرگترين دشمن خواهد بود. آن كس كه بر ذهن غلبه يافته ، از آنجا كه به آرامش و آسودگی نائل آمده ، به روح متعال نيز رسيده است . برای چنين شخصی شادی و رنج ، گرما و سرما، احترام و اهانت ، همگی يكسان است .

-شخصيت اعلای پروردگار فرمود : شخصی كه وظايف خود را بدون دلبستگی به نتايج آنها با تعهد كامل انجام می دهد، در مرحله انقطاع واقع است و حق جوی واقعی به شمار می آيد، نه آن كس كه آتشی برنمی افروزد و وظيفه ای انجام نمی دهد.
-ای پسر پاندو، بايد دريابی آنچه انقطاع خوانده می شود همان يوگا به مفهوم اتصال با متعال است ، زيرا هيچكس بی آنكه آرزوی ارضای حواس را ترك گفته باشد نمی تواند يوگی گردد.
-گفته می شود كه برای رهروی مبتدی در طريقت هشتگانه يوگا، كار وسيله است در حالی كه برای يوگی كامل ، وسيله ، باز ايستادن از تمام فعاليتهای مادی است .
-هنگامی گفته می شود رهرو در يوگا پيشرفته است كه با ترك هر گونه خواسته و آرزوی مادی ، ديگر نه برای كامجويی كار كند و نه مشغول اعمال ثمرجويانه شود.
-ذهن می تواند دوست روح مقيد و در عين حال دشمن او نيز باشد . انسان بايد از ذهن برای ارتقاء و رهايی خود بهره جويد و نه انحطاط.
-برای آن كس كه بر ذهن غلبه يافته ، ذهن بهترين دوست است ؛ ليكن برای آن كس كه در اين مهم ناموفق بوده است ، ذهن بزرگترين دشمن خواهد بود.
-آن كس كه بر ذهن غلبه يافته ، از آنجا كه به آرامش و آسودگی نائل آمده ، به روح متعال نيز رسيده است . برای چنين شخصی شادی و رنج ، گرما و سرما، احترام و اهانت ، همگی يكسان است .
-هنگامی گفته می شود شخص در خودشناسی واقع است و يوگی (عارف) خوانده می شود كه به بركت تحصيل دانش و رسيدن به معرفت ، كاملا در رضايت باشد. چنين شخصی در روحانيت و وادی حقيقت قرار دارد و حكمران نفس خويش است . او به همه چيز – خاك ، سنگ يا طلا – به ديده يكسان می نگرد.
-شخص به مراتب پيشرفته تر محسوب می گردد آن هنگام كه همه از جمله خيرخواهان صادق ، حاميان مهربان ، بی طرفان ، تمركزكنندگان ، حسودان ، دوستان و دشمنان، پرهيزكاران و گناهكاران را با يك نظر بنگرد.
-حق جو بايد همواره بدن ، ذهن و ذات را در ارتباط با متعال مشغول دارد . او بايد به تنهايی در مكانی خلوت زندگی كند و همواره ذهنش را به دقت مهار نمايد. او بايد آزاد از هر گونه آرزو و احساس مالكيت باشد.
-برای تمرين يوگا، انسان بايد به محلی خلوت برود، علف كوشا روی زمين پهن كند و سپس روی آن را با پوست آهو و پارچه ای نرم بپوشاند . اين نشيمنگاه نبايد چندان مرتفع يا پايين باشد وهمچنين بايد در مكانی مقدس واقع شده باشد . آنگاه يوگی بايد كاملا راست و استوار بر آن بنشيندو به تمرين يوگا به منظور تزكيه قلب – از طريق كنترل كردن ذهن ، حواس و اعمال و ثابت نگاه داشتن فكر بر يك نقطه – بپردازد.
-انسان بايد با بدن ، گردن و سر صاف ، نگاه ثابت و خيره به نوك بينی ، با فكری مطيع و بدون تشويش ، عاری از ترس ، و كاملا رها از رابطه جنسی ، در درون قلب بر من تمركز نمايد و مرا هدف نهايی زندگيش قرار دهد.
-بدين ترتيب حق جويی كه با مهار نمودن دائم بدن ، ذهن و اعمال ، فكرش نظم يافته ، با پايان يافتن موجوديت مادی به ملكوت خداوند (يا قلمروی كريشنا) دست می يابد.
-ای آرجونا، به هيچ وجه ممكن نيست كسی يوگی گردد چنانچه خيلی زياد يا خيلی كم بخورد، و همچنين خيلی زياد يا به ميزان ناكافی بخوابد.
-كسی كه بتواند نظم و تعادل را در خوردن ، خوابيدن ، كار و تفريح حفظ كند، قادر خواهد بود با انجام يوگا تمام دردهای مادی را فرو بنشاند.
-آن هنگام كه يوگی ، با تمرين يوگا، فعاليتهای ذهنيش را تربيت نمايد و در وادی حقيقت متعال عاری از هرگونه آرزوی مادی – قرار گيرد، گفته می شود كاملا در يوگا استوار شده است .
-تمركز آن حق جويی كه حكمران ذهن خود باشد، همواره بر ذات متعال ثابت و استوار می ماند، همانند شعله ای كه دور از باد دچار لرزش نمی گردد.