حکیمان متواضع به برکت دانش حقیقی ، به براهمانای شریف و دانا ، به گاو ، به فیل ، به سگ وبه سگ خور (مطرود) به یک چشم می نگرند.
حکیمان متواضع به برکت دانش حقیقی ، به براهمانای شریف و دانا ، به گاو ، به فیل ، به سگ وبه سگ خور (مطرود) به یک چشم می نگرند.

-هنگامی كه موجود زنده قالب گرفته بر طبيعت خود مسلط ، و از طريق ذهن از هر گونه عملی منقطع می شود، شادمانه ساكن نه دروازه [بدن مادي] می گردد، نه عمل انجام می دهد و نه باعث انجام عمل می شود.
-روح كالبد گرفته كه حكمران شهر بدن است ، نه عملی ايجاد ، نه كسی را به عمل ترغيب و نه نتايج عمل را توليد می كند؛ بلكه تمامی اينها از طريق گونه های طبيعت مادی انجام می شود.
-هيچگاه خداوند متعال مسئول اعمال متقيانه و گناهان كسی نيست . ولی با تمام اين احوال ، موجودات كالبد گرفته به دليل جهل و غفلتی كه بر دانش حقيقی آنان پرده م يافكند، گمراه وسرگردان هستند.
-ولی وقتی انسان با دانش زايل كننده جهل به اشراق دست يافت ، آنگاه همان گونه كه خورشيد همه چيز را روشن می كند، دانش او نيز حقيقت همه چيز را نمايان می سازد.
-هنگامی كه شعور ، ذهن ، ايمان و پناه انسان ، همگی معطوف خداوند متعال می شود، آنگاه ازطريق دانش كامل از تمامی شك و ترديدها كاملاً پاك می گردد و بدين سان مستقيماً در راه رهايی گام برمی دارد.
-حكيمان متواضع به بركت دانش حقيقی ، به براهمانای شريف و دانا ، به گاو ، به فيل ، به سگ وبه سگ خور (مطرود) به يك چشم می نگرند.
-اشخاصی كه ذهنشان در ثبات و آرامش استوار شده است ، بر شرايط تولد و مرگ غلبه يافته اند . آنان همچون برهمن بی عيب و نقص هستند و در نتيجه در برهمن واقع شده اند.
-شخصی در متعال واقع شده است كه نه از موارد خوشايند شاد و سرمست می شود و نه بافرارسيدن موارد ناگوار دچار اندوه و تأسف می گردد، آگاه به ذات است ، گمراه و سرگردان نيست وبه علم شناخت خداوند واقف است .
-چنين شخص رها شده ای جذب لذات حواس مادی نمی شود، بلكه با لذت بردن از ردون خويش همواره در جذبه می باشد. بدين ترتيب شخص خودشناخته از شعف بيكرانی لذت می برد،زيرا او بر متعال متمركز است .